جدول جو
جدول جو

معنی نیش زنی - جستجوی لغت در جدول جو

نیش زنی(زَ)
برانگیختن نزاع و خصومت. (ناظم الاطباء). عمل نیش زن. رجوع به نیش زن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ناف زنی
تصویر ناف زنی
کنایه از شهر مکه و خانۀ کعبه، ناف زمین، ناف عالم، ناف ارض
فرهنگ فارسی عمید
(رِقْ قَ اَ)
آنکه نیش می زند. (ناظم الاطباء). گزنده: قطربوس، کژدم سخت نیش زن. (منتهی الارب) ، آزاردهنده. درشت و ناهموار:
این چنین اسبی تواند برد بیرون مر مرا
از چنین وادی بقاعی سنگناگ و نیش زن.
منوچهری.
، مفسد. فتنه انگیز. (ناظم الاطباء). که سخن نیشدار گوید، کسی که برمی انگیزد نزاع و خصومت را، قصه خوان. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
نی زنی. شغل و عمل نی زن. (ناظم الاطباء). قصابه. (منتهی الارب). نی نوازی. نی نواختن. نای زدن
لغت نامه دهخدا
(زَ)
سیه چرده. کبود. در بیت زیر مقصود سپهر است:
ازین ابلق سوار نیم زنگی
که در زیر ابلقی دارد دورنگی.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(زَ)
صفت بیل زن. شخم زنی با بیل. باغبانی. دهقانی
لغت نامه دهخدا
(نَ زَ)
نقب زدن. عمل نقب زن. رجوع به نقب زدن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از نیزه زنی
تصویر نیزه زنی
عمل نیزه زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیش زدن
تصویر نیش زدن
نیش خود را وارد کردن: (مار او را نیش زد)، کنایه توهین آمیز گفتن زخم زبان زدن: (حاجی همه چیز را میتوانست تحمل کند مگر زخم زبان و نیشهایی که زنش باز میزد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برش زنی
تصویر برش زنی
تهیه برش و کار برروی آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نای زنی
تصویر نای زنی
عمل وشغل نای زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقب زنی
تصویر نقب زنی
عمل و شغل نقب زن نقب افکنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیش زدن
تصویر نیش زدن
((زَ دَ))
گزیدن، کنایه از زخم زبان زدن، طعنه زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نیش زدن
تصویر نیش زدن
يعضّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از نیش زدن
تصویر نیش زدن
Nip, Sting
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نیش زدن
تصویر نیش زدن
pincer, piquer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نیش زدن
تصویر نیش زدن
zwicken, stechen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نیش زدن
تصویر نیش زدن
לנקוף , לעקוץ
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از نیش زدن
تصویر نیش زدن
beliscar, picar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نیش زدن
تصویر نیش زدن
pellizcar, picar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نیش زدن
تصویر نیش زدن
szczypać, żądlić
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نیش زدن
تصویر نیش زدن
щипать , жалить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نیش زدن
تصویر نیش زدن
چمٹی سے پکڑنا , ڈنک مارنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از نیش زدن
تصویر نیش زدن
หยิก , ต่อย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از نیش زدن
تصویر نیش زدن
mencubit, menyengat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نیش زدن
تصویر نیش زدن
つねる , 刺す
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نیش زدن
تصویر نیش زدن
knijpen, steken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نیش زدن
تصویر نیش زدن
捏 , 刺
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نیش زدن
تصویر نیش زدن
kubinya, kuuma
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نیش زدن
تصویر نیش زدن
꼬집다 , 찌르다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نیش زدن
تصویر نیش زدن
щипати , жалити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نیش زدن
تصویر نیش زدن
চিমটি কাটা , হুল ফোটানো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نیش زدن
تصویر نیش زدن
चिमटी लेना , डंक मारना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نیش زدن
تصویر نیش زدن
pizzicare, pungere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نیش زدن
تصویر نیش زدن
çimdiklemek, sokmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی